کتاب مبانی نظری و عملی تکنولوژی آموزشی (جلد دوم)
نویسندگان: گروهی از مؤلفان
ناشر: انتشارات آوای نور
کتاب مبانی نظری و عملی تکنولوژی آموزشی – جلد دوم به تألیف گروهی از مؤلفان، به بررسی فنون و تکنیکهای پیشرفته در زمینه تکنولوژی آموزشی میپردازد. این جلد، همانند جلد اول، بر بهبود اثربخشی آموزش و تدریس متمرکز است و با توجه به فناوریهای جدید آموزشی، نقش اساسی در بهبود روشهای آموزشی ایفا میکند. تکنولوژی آموزشی با طراحی، اجرا و ارزشیابی نظاممند فرآیند یادگیری، باعث بهرهوری بیشتر نظام آموزشی میشود و به نتایج بهتر و پایدارتری در آموزش منجر میگردد.
محتوا و ساختار کتاب:
کتاب بهطور کلی به ۹ بخش اصلی تقسیم شده و شامل ۳۷ فصل است. جلد دوم از بخش ششم و فصل هجدهم آغاز میشود و مباحث عملیتری را پوشش میدهد. ساختار این جلد به شرح زیر است:
- بخش ششم: بهکارگیری تکنولوژی در آموزش
- بخش هفتم: آموزش از راه دور
- بخش هشتم: پژوهش در تکنولوژی آموزشی
- بخش نهم: مدیریت و ارزشیابی آموزشی
هر بخش شامل فصول متعددی است که به بررسی دقیق موضوعات مرتبط با عنوان آن بخش پرداخته و به خواننده امکان درک عمیقتری از چگونگی استفاده از تکنولوژیهای آموزشی در محیطهای مختلف را میدهد. در پایان هر فصل، منابع مرتبط ارائه شدهاند که به خواننده امکان بررسی بیشتر و مراجعه به منابع تکمیلی را میدهند. همچنین یک واژهنامه جامع در انتهای کتاب آمده که اصطلاحات مهم و کلیدی را توضیح داده و به استفاده موضوعی از کتاب کمک میکند.
ویژگیهای برجسته:
- تمرکز ویژه بر مباحث عملی تکنولوژی آموزشی
- بررسی آموزش از راه دور و فناوریهای جدید در این حوزه
- توجه به پژوهشهای نوین در زمینه تکنولوژی آموزشی
- ارائه راهکارهایی برای مدیریت و ارزشیابی فرآیندهای آموزشی
مخاطبان کتاب:
این کتاب برای معلمان، استادان دانشگاه، پژوهشگران علوم تربیتی، و تمامی فعالین حوزه آموزش که به دنبال بهرهگیری از تکنولوژیهای نوین در آموزش هستند، مناسب است. همچنین برای افرادی که به دنبال بهروزرسانی مهارتهای خود در طراحی و اجرای برنامههای آموزشی مبتنی بر تکنولوژی هستند، مفید خواهد بود.
کتاب مبانی نظری و عملی تکنولوژی آموزشی – جلد دوم بهعنوان یکی از منابع اصلی در زمینه تکنولوژیهای آموزشی، به تفصیل به بررسی روشها و فنون عملی این حوزه پرداخته است. این کتاب راهنمایی جامع برای بهکارگیری تکنولوژی در تدریس و مدیریت آموزشی ارائه میدهد و برای تمامی کسانی که در این حوزه فعالیت میکنند، منبعی ارزشمند و کاربردی بهشمار میآید.
بخشی از کتاب مبانی نظری و عملی تکنولوژی آموزشی (جلد دوم)
هدف هر آموزشی، یادگیری است. نظریات متعددی در مورد یادگیری کودکان وجود دارد. امّا در تمام نظریهها توجه به تفاوتهای فردی کودکان مورد تأکید قرار گرفته است و باید به این نکته توجه نمود که همه کودکان نمیتوانند به یک روش یاد بگیرند. در برنامه درسی سنّتی، یادگیرندگان بهعنوان یک کل و مجموعه، در معرض آموزشهای یکسان قرار میگیرند و به تفاوتهای فردی آنان کمتر توجه میشود. ابزارهای ارزشیابی تنها آزمونهای معلمساختهای است که در پشت میز و نیمکت، دانشآموزان را ارزشیابی میکنند. در چنین برنامهای، فقط دانشآموزان با هوش منطقی- ریاضی یا کلامی – زبانی بالا میتوانند پیشرفت کنند. در حالی که معلم، با طراحی فعالیتهای متنوع در هر مبحث، میتواند موجب پیشرفت بیشتر دانشآموزان شده و به بیشتر تواناییها و استعدادهای آنها توجه نماید.
در دو دهه اخیر؛ نظریههای متعددی در مورد هوش ارائه شده است. یکی از مورد توجهترین نظریات، نظریه هوشهای چندگانه است که هوارد گاردنر ، روانشناس آمریکایی و استاد دانشگاههاروارد آنرا مطرح کرده است. در این نظریه، هوش متشکل از توانمندیهای متعددیست که در افراد مختلف، متفاوتاند. انواع هوش چندگانه عبارتند از: هوش کلامی، هوش منطقی –ریاضی، هوش موسیقیایی، هوش دیداری، هوش درون فردی و غیره…
آزمونها و بهره هوشی
دیدگاههای متفاوتی در مورد هوش وجود دارد. یکی از این دیدگاهها، تحقیق و مطالعات خود را در زمینه رشد کودک معطوف نموده است که نمونه بارز آن، ژان پیاژه میباشد و دیگری دیدگاهی روانسنجانه در مطالعه هوش دارد و کمینگر است؛ نظیر آثار اسپیرمن ، ترستون و بینه .
اندازهگیری تواناییهای انسان در قرن نوزدهم، توسط فرانسیس گالتون آغاز شد. او مطالعات منظم خود را در کتابش بهنام نبوغ ارثی گردآوری نمود که در شکلگیری روانسنجی موثر بوده است. وی افراد نابغه را بررسی نمود و به این نتیجه رسید که وجود افراد نابغه، در نسلهای پیاپی در خانوادهها متداوم است و والدینی که عوامل ژنتیکی مناسبی را به فرزندانشان منتقل میکردند، احتمالاً امکانات محیطی مناسب برایشان فراهم مینمودند. انقلاب صنعتی، زمینههایی برای رشد هوش افراد برخلاف سوابق خانوادگی، فراهم نمود.
آزمونهای هوش، ابزارهایی هستند که با اندازه¬گیری هوش، قصد پیش¬بینی میزان موفقیتهای احتمالی تحصیلی، شغلی و اجتماعی فرد را دارند.
روند روانسنجی و استفاده از آزمونهای هوش، توسط روانشناسان ادامه یافت و روزبهروز کاملتر شد تا اینکه جیمز مک¬کین کتل که در زمینه تفاوتهای فردی تحصیل کرده بود، با ملاقات گالتون از آزمونهای او بهره گرفت و در آمریکا به تأسیس آزمایشگاههای روانشناسی و گسترش آزمونهای روانی پرداخت. او آزمونهای گالتون را در تعلیم و تربیت، برای دانشجویان سالهای اول دانشگاه بهکار برد تا فرایندهای ساده روانی را اندازه بگیرد و آن را آزمون ذهنی نامید، ولی اندازه گیری خصوصیات پیچیده روانشناختی، با آن ممکن نبود.
برخی آزمونها، هوش را بهطور کلی میسنجند و برخی نیز به اندازه¬گیری استعدادهای گوناگون و جداگانه متشکله هوش، نظر دارند.
ماهیت هوش و انواع آن
به علت پیچیدگی و چند ساختی بودن هوش، نظریات متفاوتی در مورد ماهیت هوش وجود دارد. عدهای، آن را عامل عمومی تعریف میکنند که نوع رفتار فرد در موقعیتهای مختلف را مشخص میکند. برخی، هوش را تعدادی عامل مستقل میدانند که در افراد مختلف، به نسبتهای متفاوت وجود داشته و عوامل اختصاصی نام دارد. برای مثال، بینه هوش را قابلیت درونی برای حل مسئله میداند و بر این اساس اولین آزمونهای هوش را تهیه نمود.
دیوید وکسلر روانشناس آمریکایی، هوش را مجموعه یا کل قابلیت فرد، برای فعالیت هدفمند، تفکر منطقی و برخورد کارآمد با محیط میداند.
اسپیرمن در تحقیقات خود، متوجه شد در هر فعالیت ذهنی دو عامل دخالت دارد: عامل کلی و عامل اختصاصی.
او با بررسی همبستگی بین آزمونها، نتیجه گرفت بیشتر آزمونها عامل مشترکی دارند که G نام دارد و عوامل اختصاصی را بهنام عامل S نامگذاری کرد که نشاندهنده استعدادهای مختلف است. به نظر او، افراد علاوه بر تفاوت در عامل S ، در عامل G نیز متفاوتاند.
ترستون، نظریه اسپیرمن را بررسی نمود و نتیجه گرفت، عامل عمومیکه اسپیرمن آن را غیرقابل تجزیه
میداند، به عوامل فرعی میتواند تجزیه شود که عبارتند از: استعداد عددی، روانی کلامی، درک معنی کلامی، استدلال، حافظه، درک روابط فضایی و سرعت ادراک. ولی او نتوانست استقلال عوامل نظریه چند عاملی را اثبات نماید. گیلفورد ، کار ترستون را ادامه داد و عوامل هوش را آنقدر تجزیه کرد تا الگویی از هوش با ۱۲۰ عامل مختلف معرفی کرد که این نظریه بسیار منظم و کامل است. فرضیه او، شامل ۵ عمل ذهنی، ۴ محتوا و ۶ محصول است. اعمال ذهنی مورد نظر گیلفورد، برای اندیشیدن در مورد راههای بهبود آموزش، اهمیت خاصی دارند.
۱)شناخت ۲) حافظه ۳) تولید همگرا ۴) تولید واگرا ۵) ارزشیابی
لوئیس ترمن ، اولین روانشناس آمریکایی استانداردکننده آزمونهای هوش در ایالات متحده، هوش را ظرفیت فرد در تفکر انتزاعی تعریف کرده است.
نظریه دیگر، نظریه پیاژه درباره هوش است که در مقابل نظریه روانسنجی قرار میگیرد. پیاژه به استاندارد کردن آزمون بینه- سایمون برای کودکان فرانسوی پرداخت ولی نسبت به اعتبار آن شک کرد. این نوع اندازه گیری هوش، بسیار مکانیکی است و نمیتوان با این مواد، هوش را اندازه گیری کرد.
پیاژه مفهومی از هوش ارائه نمود که در آن نظامی منطقی و سازمان یافته است. به نظر او، کودکان در سنین مختلف، تواناییهایی برای حل مسائل مخصوص سن خود دارند و کیفیت نظام فکری آنها در مراحل مختلف، متفاوتست. او تغییرات کیفی را بجای تغییرات کمی پیشنهاد نمود؛ زیرا بهنظر او، ما هرگز نمیتوانیم به ماهیت هوش پی برده و آن را اندازه بگیریم مگر آنکه از چگونگی تحول آن مطلع باشیم.
بهنظر او، هوش نوعی فعالیت زیستی به حساب میآید که ایجاد و گسترش ساختهای ذهنی و در نتیجه تعامل اثربخشتر بین فرد و محیط را امکانپذیر میکند.
استس میگوید: هوش، عبارتست از رفتار سازشی فرد که با بعضی از اجزای مسئلهگشایی مشخص می¬شود و هدایتگر آن فرایندها و عملکردهای شناختی است. و در نهایت در دسامبر ۱۹۹۴، بیانیهای توسط ۵۲ دانشمند از کشورهای مختلف تدوین شد که در آن ۲۵ نکته اساسی در مورد هوش مطرح شده بود. در این بیانیه معنا و مفهوم هوش، به این شکل بیان شده است:
هوش یک دانش فرهنگنامهای ساده، یک توانایی تحصیلی خاص، یا مهارت تستزنی نیست بلکه عبارتست از یک توانایی عمومی ذهن که انسان را به استدلال، برنامهریزی، مشکلگشایی، تفکر انتزاعی، درک نظریات پیچیده، یادگیری سریع و یادگیری از تجربههای صورت گرفته، قادر میکند.
هر دو نظر معتقد به هوش عمومی و عاملهای هوش، هوش را پدیدهای نسبتاً ثابت و بهطور عمده ذهنی و شناختی، تلقی میکنند. ولی نظریات جدید، هوش را قابل آموزش میدانند که از راه تمرین و ممارست قابل یادگیری و پیشرفت است.
حامیان رویکردهای جدید در تبیین هوش، معتقدند بررسی نحوه ذخیره اطلاعات در حافظه و استفاده از آنها در حل تکالیف هوشی، صحیحترین شکل بیان هوش است. روانشناسان شناختی به فرایندهای اساسی فعالیتهای هوشی توجه دارند
فهرست مطالب کتاب
تشکر و قدردانی
دیباچه
بخش ششم: تکنولوژی درآموزش
فصل 18: تکنولوژی آموزشی و هوشهای چندگانه
فصل 19: فرارسانههای آموزشی
فصل 20: مدیریت بارشناختی در طراحی یادگیری چندرسانهای
فصل 21: شبیهسازیهای آموزشی
فصل 22: بازیهای رایانهای آموزشی
فصل 23: آشنایی با قطعههای یادگیری
فصل 24: عامل آموزشی
فصل 25: آموزش مبتنی بر شبکه
فصل 26: یادگیری همراه، فرصتها و چالشها
فصل 27: هوش مصنوعی در تکنولوژی آموزشی
بخش هفتم: آموزش از راه دور
فصل 28: کلیات آموزش از راه دور
فصل 29: مبانی فلسفی آموزش از راه دور از دیدگاه مدرنیسم و پست مدرنیسم
فصل 30: بررسی کنترل در محیط یادگیری الکترونیکی
بخش هشتم: پژوهش در تکنولوژی آموزشی
فصل 31: پژوهش در راهبردهای آموزشی
فصل 32: روشهای پژوهش در تکنولوژی آموزشی
فصل 33: پژوهش در طراحی و توسعه
فصل 34: پژوهش در مدلهای طراحی آموزشی
بخش نهم: مدیریت و ارزشیابی آموزشی
فصل 35: مقدمهای بر سازمان و مدیریت
فصل 36: نظریه، چهارچوبها و مدلهای ارزشیابی آموزشی
فصل 37: سنجش و ارزیابی در آموزش الکترونیک
واژهنامه
فهرست موضوعی
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.